در پاسخ به ضیافت سوم - از زیبای خفته تا آموزش معماری

صفر- .ن یعنی نقطه... فقط همین .ن

یک- من در آموزش معماری به حوزه های قابل کنترل بلاواسطه و تحت تاثیر خودم می پردازم. مشکلات نظام آموزشی، سرفصل ها، کنکورها و سیستم انتخاب دانشجو، کمبودهای آموزشی، استادان بی انگیزه، دانشگاههای بی کیفیت، ویژگیهای فرهنگی – اجتماعی حال حاضر، بازار امروز معماری، اقتصاد و موارد مختلفی که می توانند در حوزه کار و آموزش معماری وارد شوند را می گذارم برای بعد و یادداشتهای دیگران .ن

دو- تئوری، نظریه پردازیهای فیلسوفانه !ن
آنچه من امروز بعد از سه سال تجربه تدریس معماری می توانم بگویم نیاز به سه عامل کلیدی در فضای آموزشی معماری است که فکر می کنم اول ایجاد انگیزه حرکت و روحیه پرسشگری، دوم جایگزینی خلاقیت و تولید به جای کلاژ و سوم تجهیز به روشهای رسیدن به پاسخ است. حالا اگر روزی سی سال تجربه تدریس داشتم شاید نظرم فرق کرد! .ن

سه- از تئوری تا عمل: باز هم یادگیری روش به جای محتوا
آنچه من در میان استادان خودم میبینم انتقال محتوای آموزشی دانشگاههای خود از یک دوره زمانی مشخص است-بخصوص مدارس آلمانی و فرانسوی و ایتالیایی سی سال پیش- و نه باز تولید خلاقانه متدهای آموزشی متناسب با وضعیت معماری امروز.ن

چهار- انگیزه حرکت و پرسشگری، بیداری از خواب غفلت نظام آموزش کنکوری پرور مدرسه ای
ایجاد انگیزه در دانشجویی که یک چشمش به پیام کوتاه !!! موبایل در دستش است و چشم دیگرش به مجلات و سایتهای به روز معماری، کاریست بس دشوار. ارائه اطلاعات جدید و به روز بودن، همراهی با دانشجویان و طرح سوالات جدید و جستجوی پاسخهای ممکن، اجازه دادن به دانشجو برای حرف زدن، تشویق دانشجو برای کشف مطالب جدید و نمایش موفقیت دیگران و روشهای رسیدن به آن و خلاصه نمایش وجوه مختلف این چند وجهی نامنتظم- معماری- به آنان، جهت ایجاد تشویش!!!! اذهان و بیداری از خواب طولانی تحصیلات خاموش مدرسه .ن

پنج- خلاقیت، زیبای خفته به انتظار شاهزاده "ذهن ناآرام" .ن
من هم میدانم در جامعه بکن – نکن، در جامعه همه چیز از پیش مشخص، در جامعه تو ساکت باش گوش کن ببین بزرگترا چی میگن، در جامعه تا مرد سخن نگفته باشد و در جامعه "بچه آرام و حرف گوش کن و مطیع و خوبیه!!!!" صحبت از خلاقیت و نوآوری سخت است. و حال که ضرورت زمانه تولید خلاقانه معماری را از ما طلب می کند، خلاقیت تولید جای خود را به خلاقیت کلاژ داده است. روحیه جستجو گر، شنا در جهت خلاف رودخانه، فکر کردن به راه حلهای متفاوت و گاه غیر ممکن، اجازه طرح نظرات مخالف و متضاد، احترام به نوآوری به جای تکرار، داشتن روحیه نقد پذیری و تلاش و کوشش هدفمند شاید هفت کوتوله ای باشند که بتوانند شاهزاده "ذهن ناآرام" را به زور به بوسه خلاقیت،این زیبای خفته، رهنمون سازند .ن

شش- پروسه به جای پاسخ، ذهن خلاق+ذهن تحلیلگر .ن
تجهیز به ابزار"رسیدن به پاسخ" بعد از درک خلاقیت است و طرح پروسه. ذهن خلاق پس از طرح ایده های پراکنده و نوآورانه نیاز به ذهن تحلیلگر دارد تا حاصل ترکیب آنها پاسخهای هوشمند به سوال باشد. پروسه ها متفاوت و متنوعند. امروزه حتا شخصی اند. مهم نشان دادن گوناگونی راههاییست که می تواند به پاسخها ختم شوند .ن
من در این مورد بیشتر از این نمی توانم بنویسم!!! اما می دانم حاصل آن رهایی از سردرگمی بسیاری از سوالات تاکنون پاسخ نیافته ماست .ن

هفت- حتما چیزهای دیگر هم هست که من نمیدانم. اما تلاش می کنم که بیاموزم. همینها هم هنوز شعاریند. تلاش می کنم کم کم عمل کنم. تا چه شود .ن

هشت- اساتید برای رخوت و سنگینی امروز خود هزار دلیل دارند. به من چه. دانشجو ها هم حوصله ندارند و تلاش نمی کنند و ... خوب. من امروز خودم را مخاطب سی درصد بچه های کلاس می بینم. ای سی درصد!! بیایید تلاش کنیم. من حرف نو میاورم و پذیرای حرف نو می شوم، شما هم حرف نو بیاورید .ن

نه- امروز فهمیدم سی عدد مقدسی است!!!!!ن

------------------------

the original invitation could be find at"eventspace": http://eventspace.persianblog.ir/